ارسطو ارسطو ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

ارسطو و پدر بزرگ

خدا را سپاسگزاريم

امروز سه ساعت طول كشيد تا ارسطو توسط متخصص چشم ويزيت بشه.والحمدالله كه چشمش مشكلي نداشت.ولي از بيماراني كه به درمانگاه مراجعه كرده بودند يك بچه چهار ماهه كور بود ويكي از بچه ها هم كل چشمش را سياهي چشم تشكيل ميداد !! يعني سفيدي چشم نداشت.!!!!من از همين جا از خداوند متعال درخواست شفا براي اين كودكان معصوم دارم وبراي همه آنهايي هم كه سالمند از طرف آنها از خداوند بزرگ ومهربان تشكر وقدر داني مينمايم ارسطو جون از دكتر كه برگشت به خاطر قطره اي كه برايش مصرف كرده بودند ديد خوبي نداشت.در همان حال كه خوابيده بود من در حال ناز دادن او بودم واو هم اينجوري براي من فيگور گرفت كه عكسش را ميبينيد!!!! ...
30 مهر 1391

حساسيت ......

وقتي صورت ارسطو را قرمز ميبينم دلم آتيش ميگيره! بدنش اينطور نيست !نميدونم به چي حساسيت داره!قراره فردا براي خارش چشمش او را به دكتر ببريم. از عكس او پيداست كه حساسيت به چيزي داره! ...
29 مهر 1391

خارش چشم ارسطو

ديشب ارسطو جون را به حمام برديم وبعد از حمام نسبتا خوب خوابيد.يكي از مشكلات جديد ارسطو خارش چشم است كه مجبور شديم دستهاش را داخل دستكش بگذاريم براي اينكه اطلاعاتي پيدا كنم سرچ كردم ولي مطلبي پيدا نكردم وخلاصه همه سايتها فقط تبليغات خودشون را ميكنند. اين سايت را هم كه پيدا كردم براي نوزاد مطلب مهمي نداشت دوتا عكس ارسطو را در ادامه مطلب گذاشتم هرچند كيفيت ندارد 74 روز از تولد ارسطو گذشت ارسطو در حال خوردن قطره آ   د ارسطو جون در حال شكلك در آوردن ...
28 مهر 1391

ارسطو اردك شد!

نقل قول از مادر ارسطو: ديشب ارسطو خيلي توي خواب كركر ميكرد و دائم اين كارش ادامه داشت ومن هم در خواب وبيداري آرامش ميكردم.يك وقتي از شب احساس كردم يك اردك نزديكم خوابيده،پيش خودم فكر ميكردم اردك توي لحاف من چكار ميكند.بلاخره بعداز مدتي متوجه شدم كه اين چيزي كه من فكر كردم اردك است ،بچه خودمه و آنوقت بود كه هوشيار شدم و به او شير دادم.البته شير خودم را دادم چون خيلي گرسنه بود مجبور شد تا آنرا نوش جان كند وبلاخره شيشه بهش ندادم. ...
27 مهر 1391

بعد از واكسن مشكلات اضافه شد!!

امروز باباي يكي از دوستان كه دختر پنج  شش ماهه دارد گله داشت كه بچه اش بعد از واكسيناسيون بي اشتها شده و اون نشاط قبلي را ندارد هر چه فكرش را ميكنم ميبينم در مورد ارسطو جون هم همينطوره و نه تنها اشتها نداره بلكه بي حال هم هست. نميدونيم توي اين واكسنها چي هست كه اينكار ميكنه! امروز عصر بي قراري ارسطو دو چندان شده بود!!!!!!! ...
25 مهر 1391

مبارزه ارسطو ومادر و پيروزي ارسطو!!!!

امروز مادر ارسطو تصميم گرفته بود اصلا شير خشك به ارسطو ندهد وتا ظهر هم نداده بود! ولي  بعد از ظهر ارسطو جون لج بازي را شروع كرد واز خوردن شير مادر امتناع وبدين تر تيب بود كه فريادها شروع وهمه را كلافه كرد !!! وقتي شير خشك را بهش دادند آرام شد واينهم عكسي است كه در حال خواب رفتن است. ...
24 مهر 1391

ارسطو شير مادر نميخورد

ارسطوجون نه تنها قطره آ د را دوست ندارد بلكه شير مادر هم نميخورد.براي كمك به تغذيه اش روزي دوبار شير خشك به او ميدادند از آنجايي كه خوردن شير در سرشيشه راحتتر است ارسطو جون اين راه را براي ادامه ي تغذيه انتخاب كردند ومادر بيچاره هم هر روز گريه ميكند كه چرا بچه ام شير نميخورد! وهمين ديروز بود كه نذر كرده تا دوباره ارسطو عاقل بشه و شير خودش را بخورد. چند تا عكس هم از امروزشصت ونهمين روز تولدش در ادامه مطلب گذاشتم       ...
23 مهر 1391

ديشب ارسطو خيلي گريه ميكرد!!!!

ارسطو ديشب را خيلي گريه كرد!علت نا معلوم! روزها از دست مگس وشبها از دست پشه،درقسمت چپ صورت ارسطو آثار گاز پشه پيداست.مرگ برپشه مرگ بر مگس كه اينهمه ارسطو جون را اذيت ميكنند. امروز گلشيد خانه ما بود  ويك عكس يادگاري همراه با ارسطو گرفتم ...
22 مهر 1391

آزار ديدن ارسطو توسط يك مگس

امروز داشتم از ارسطو عكس ميگرفتم كه ناگاه يه مگس نامرد را ديدم كه در حال اذيت كردن او است!هرچند با اعدام مخالفم ولي يك حس منو وادار كرد تا آن مگس را به قتل برسانم.ووقتي مگس را ديدم ياد آن شعر افتادم: تو آني كه از يك مگس رنجه اي     كه امروز سالار و سر پنجه اي اميدوارم ارسطو هميشه يك پسر خوب باشه كه اين شعر را كسي برايش بعنوان گله نخواند     ...
21 مهر 1391